تفاوتهای مابین زنان و مردان مبتلا به بیماریهای قلبی
برخی از تفاوتهای موجود بین مردان و زنان در نحوه پیدایش بیماری سرخرگهای کرونری و نیز چگونگی علایم بالینی آن میباشد. تحقیقات بالینی که تا اکنون بر روی زنان انجام گرفتهاند، ممکن است برخی از این تفاوتها را به شکل کاملی توضیح دهند:
زنان غیر یائسهای که سیگاری نبوده و بیماری قندخون نیز ندارند، به ندرت به بیماری سرخرگهای کرونری مبتلا میشوند. در زنان غیریائسهای که قائده میشوند، هورمون استروژن که از تخمدانها ترشح میشود از تشکیل پلاک در سرخرگها جلوگیری کرده و کلسترول خون را کاهش میدهند. اما با شروع یائسگی، بدن زنان استروژن کمتری تولید میکند و آنها درمعرض خطر بیشتری برای ابتلا به حملات قلبی قرار میگیرند.
حملات قلبی در زنان نسبت به مردان در سنین بالاتری رخ میدهد (با تفاوت10 سال). قبل از یائسگی میزان خطر وقوع یک حمله قلبی در زنان نسبتا پایین است. معمولا زنان در سنین بالاتری دچار حمله قلبی میشوند و معمولا در این سنین زنان مبتلا به بیماریهای دیگری نیز میباشند که بر نحوه بهبودی از حمله قلبی تأثیر منفی میگذارند.
حملات قلبی در زنان نسبت به مردان شدیدتر است. در اولین سال پس از حمله قلبی، احتمال مرگ در زنان تقریباً 2 برابر مردان است. در شش ماه نخست پس از حمله قلبی، امکان بروز دومین حمله قلبی در زنان 2 برابر مردان است.
علایم بالینی حمله قلبی در زنان در مقایسه با مردان متفاوت میباشد. در هر دو جنس، درد قفسه سینه کلاسیک دیده میشود که در قسمت فوقانی بدن پخش میشود، اما زنان نسبت به مردان بیشتر دچار دردهای غیرمعمول قفسه سینه و علایم بالینی عمومی (مانند سوهاضمه، خستگی، درد پشت یا تنگی نفس، صفحه 423) میشوندکه تشخیص حمله قلبی را مشکل تر مینمایند.
نتایج برخی از بررسیهای تشخیصی متداول در زنان نسبت به مردان، صحت کمتری دارند. برای مثال نتیجه یک استرس تست ورزشی در یک خانم جوان به احتمال بیشتری مثبت کاذب خواهد بود (یعنی نتیجه بررسی وجود بیماری را نشان میدهد، درحالیکه در واقع بیماری سرخرگهای کرونری وجود ندارد).
زنان مبتلا به بیماری دیابت (بیماری قندخون، بیماری بسیار شایعی است و در زنان بسیار بیشتر از مردان رخ میدهد)، در مقایسه با مردان به احتمال زیادتر در اثر بیماری سرخرگهایکرونری فوت می کنند. این زنان اغلب علایم بالینی نشاندهنده بیماری سرخرگهای کرونری را ندارند و حتی قبل از شروع یائسگی، ممکن است مبتلا به بیماری سرخرگهای کرونری شوند.
تحقیقات بعدی نشان دادند که به طورکلی زنان در مقایسه با مردان به مراقبتهای پزشکی متفاوتی در رابطه با بیماریهای قلبیعروقی نیاز دارند:
وقتیکه میزان خطر حمله قلبی در زنها برآورد میشود، احتمال بیشتری وجود دارد که به اشتباه زنان در دسته کم خطر طبقهبندی شوند و در نتیجه توجههای کمتری در ارتباط با مراقبتهای پیشگیری دریافت کنند.
در صورت وجود نشانههای احتمالی حمله قلبی، زنان قبل از مراجعه به بخش اورژانس بیمارستانها، مدت زمان بیشتری صبر مینمایند و خود را معطل میکنند و ممکن است با یک تشخیص دیگر (برای مثال سوهاضمه یا اضطراب) در منزل باقی بمانند. در حالیکه در مردان به احتمال زیادی حمله قلبی تشخیص داده شده و به موقع درمان شروع میشود.
روشهای تصویربرداری قلبی عروقی همانند استرس اکوکاردیوگرافی که در زنان و مردان به یک اندازه صحت تشخیصی دارند، در زنان کمتر انجام میشود.
درمانهایی مانند آنژیوپلاستی با بالون و استنتگذاری که به منظور بازکردن سرخرگهای مسدود شده انجام میگیرند، در زنان بسیار کمتر استفاده میشوند.
جراحی بایپس سرخرگهای کرونری در زنان نسبت به مردان خطر بیشتری دارد. به طورکلی زنان در سنین بالایی مبتلا به بیماری کرونری شده و برای جراحی بایپس ارجاع داده میشوند. بنابراین اغلب به هنگام جراحی، بیماری شدیدتری نسبت به مردان دارند.
ممکن است سرخرگهای کرونری در زنان کوچکتر و باریکتر باشند، که این امر باعث دشوارتر شدن جراحی بایپس در زنان میشود.
زنانیکه برای جراحی قلب ارجاع میشوند، معمولا مسن بوده و نحیف میباشند و ممکن است در این سن بیوه یا مجرد باشند، بنابراین نسبت به مردان که در سنین پایینتری تحت جراحی قرار میگیرند، ممکن است حمایت کمتری دریافت نمایند.
برخی یافتهها نشان میدهند که روشهای درمانی با توجه به وضعیت فرهنگی پیچیدگیهایی دارند. شکافهای موجود درمانی با توجه به نیازهای منحصر به فرد زنان باید در بیمارستانها رفع شوند. شکاف اطلاعاتی زنان در رابطه با بیماریهای قلبی عروقی باید از بین برود. زنان باید بدانند که بیماریهای قلبیعروقی قاتل شماره یک تمامی انسانها میباشند. با توجه به تفاوتهای موجود در مراقبت از بیماریهای قلبیعروقی در زنان پیام بسیار روشن است: زنان و پزشکان آنها باید برای محافظت از زنان در برابر بیماریهای قلبیعروقی فعالیت بسیار زیادی نمایند.
تهیه و تنظیم : دکتر اکبر نیک پژوه – متخصص طب پیشگیری و پزشکی اجتماعی